مگه چندنفر افتادن تو چاه

تصویر آرشیو

وارد ستاد فرماندهی میشم

125 بصدا در میاد و همکارم رضایی پاسخ میدن

جانم؟

چی شده؟

کجا؟عمقش چقدره؟

کنجکاو میشم و میرم کنارش

چاه افتادگی

از محدوده عملیاتی ما خارجه

تماس میگیرن با آتش نشانی شهرقدمگاه و مورد حادثه رو اعلام میکنن

آتش نشانی قدمگاه اعلام میکنه که ما تجهیزات  لازمه رو نداریم

آقای رضایی گوشی رو به من میدن

سلام آقا

عمق چاه چقدره؟  جانم 30 متر

میتونین با مصدوم ارتباط برقرار کنین؟

جواب میدن ؟ نه

کاربری چاه رو  سوال میکنم؟

جواب میدن قنات آبه

اعزام میشیم

ستادفرماندهی اطلاعات تکمیلی رو میگیره و  اعلام می کنه

فردی داخل چاه سقوط کرده

عمق چاه 80 متر   اهالی روستا میتونن با مصدوم ارتباط برقرار کنن

هارنس ناواهُ کرول  فست رو به تن می کنم



                                              من عاشق این هارنسم فوق العادس

به کمک مهدی لوازم مورد نییاز رو برمیداریم

وظایف و تقسیم می کنیم

27 کیلومتر فاصله

ینی تو این فاصله زمانی زنده می مونه

انشاالله که طوریش نشده

با بچه ها صحبت میکنیم

دررابطه با عمق چاه

یه علامت سوال وجود داشت

اینکه عمق چاه 80 متر اعلام شده و اهالی روستا میتونن تو این عمق با مصدوم صحبت کنن

این  یه جورایی غیر ممکنه

اصلا صدا به پایین نمی رسه

نزدیک میشیم

تو یه زمین کشاورزی

یه زمین کاملا هموار

 مردم روستا همه   یه جا جمع شدن

خدا کنه بنده خدا رو بکشتن ندن

همشون قصد کمک دارنا

اما بوده که همین کمک کردنا باعث تشدید ترومای ستون فقرات شده و درنهایت قطع نخاع

بگذریم

از ماشین پیاده میشیم

مردم دارن دست تکون میدن

انگاریه جورایی دارن میگن که نیازی به حضور ما نیس

رو به  دوستان می کنم و میگم اگه دست چپم رو بالا بردم نیازی به حمل تجهیزات نیس و وصعییت عادی(از انتهای جاده تا دهانه چاه 60    70    متری می شد که ماشین رو نبود)

حرکت می کنم به سمت جمعیت

یه پسر بچه رو میبینم که به سمت من در حال دویدنه

به هم میرسیم

ازش می پرسم؟

از چاه خارجش کردین

لبخندی میزنه و میگه:

آره درش آوردیم

هم خوشحال بودم  هم ناراحت

خوشحال از اینکه از چاه خارجش کردن و ناراحت از اینکه شاید خدایی نکرده مردم باعث تشدید جراحاتش شده باشن.

خودرو 115 رسیده

اشاره می کنم که خیلی سریع کیف امداد رو بیارن

یه  نفرو میبینم که بغلش کردن

 دارن میارنش سمت ماشین

خیلی سریع خودمو میرسونم

یه جوون خاک آلود که یه نفر بغلش کرده

ازش میخوام که مصدوم رو خیلی آهسته بزاره رو زمین

مصدوم دراز میکشه

دستاش رو از هم باز می کنه

مهدی هم کنارمه

ازدرد ناحیه شکم شکایت داره

میشینم کنارش که معاینش کنم

که یه پیرمرده میگه:

آقا برین اون یکی دیگه رو دربیارین

روبه مردم میکنم و میگم:

مگه چندنفر افتادن تو چاه

پیرمرد جواب میده:

اون خودش رفته پایین

طناب  بسته به این بنده خدا

ما هم کشیدیمش بیرون

حرکت میکنیم به سمت دهانه چاه

یه خانم داره سروصدامیکنه ازین قرار:

وای خدا   ای خدا

واسه چی همه امکانات واسه شهرنشیناست

مگه ما چه گناهی کردیم

اونا پشت میز بشینن

همه امکانات هم مال اونا باشه

2 تا نردبون رو رو هم گذاشتن و

یه طناب کنفی  از رو نردبون ها رد شده و داخل چاهه

سر دیگه طناب و بستن به یه تراکتور و  مردم  دارن با یه هماهنگی  ناجی رو میکِشَن

میرم جلو و دست به کار میشم کمک می کنیم

 ناجی نزدیک دهانه چاه بود واز چاه خارج میشه

کمک میکنم

میرم جلو و از ناجی  تشکر می کنم

طناب رو برمی دارم و متر می کنم

طول طناب 25 متر بود

جناب آرمین معاونت عملیات هم حضور دارن

بعد از ارائه یسری نکات ایمنی محل رو ترک می کنیم

-------------------------------

پ ن 2 : همکاران مستقر در شهرک صنعتی هم به ما ملحق شدن

پ ن1 : علت حادثه رو جویا میشیم

فکر نکن  عزیزم نمی تونی حدس بزنی

پسره با باباش دعواش میشه خودشو میندازه تو چاه

باراولش هم نبوده

-----------------------------

زمان اعلام:  11:05

رسیدن به محل: 11:30 

مدت عملیات:  15 دقیقه

خاتمه عملیات: 11:45 

استقرار در ایستگاه: 12:15


---------------------------------

نیروهای عملیاتی ایستگاه مرکزی:

عباس تقی آبادی:  فرمانده/ راننده خودرو نجات

نجاتگران:مهدی رجبی / من ینی آبتین

-------------------------------------

نیروهای عملیاتی مستقر در شهرک صنعتی:

محمود سیدآبادی:راننده

ابراهیم زرین قلم:مامور حریق

----------------------------------

پ ن 3 : سلام خوبین؟


نظرات 24 + ارسال نظر
زجاجی شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:59 ق.ظ

به همین خاطر که شهر های ما هر روز پر و پر تر می شن و روستا هامون خالی از سکنه!!
چرا ایستگاه های آتش نشانی تجهیز نیستن؟مگه سازمان آتش نشانی زیر نظر شهرداری نیست؟
پ ن:یادم باشه اگه با کسی دعوام شد سقوط آزاد در چاه رو هم به عنوان یه راه حل در نظر بگیرم!!

چرا میزنی

ناشناس شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:12 ب.ظ

سلام.
پسره عجب خلیه "وقتی چاهش یبار جواب نداده یعنی خرابه!!!!!! شمارشو میگرفتی من یه آدرس جدید بهش میدادم "این چاهی که من سراغ دارم خیلی خفنه!!!!

سلام
چون میدونه بلایی سرش نمیاد وایه همین توش میپره دیگه

مهراد شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:40 ب.ظ

سلام دوست عزیز وبلاگ جالب داری خیلی از وبلاگت خوشم اومد اگه میشه منو تو یاهو ادد کنید تا باهم بیشتر آشنا شیم.

سلام
بروی چشم

فقط من! شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:59 ب.ظ http://jostejoogar2011.persianblog.ir/

هم این پسره برای پریدن تو چاه حرفه ای بوده و هم اهالی روستا برای بیرون کشیدنش.
شماها رو چرا به زحمت انداختن دیگه؟

ملت دارن خودکفا میشن دیگه

sayeh یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:24 ق.ظ

سلام
خوبین؟
خدارو شکر دخالت مردم مشکل ساز نشده بوده!!!...
جدی جدی اولین بارش نبوده!؟
پس سری های قبل کدوم بنده خدا نجاتش داده بوده؟!

سلام
دخالت مردم راسش نمیدونم تروما رو تشدید کرده یا نه؟
بله بار اولش نبوده
ملت درش آوردن دیگه

داش مهدی یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:30 ق.ظ

سلام آبتین جون. امیدوارم جاق و چله و قبراق و سر حال باشی.
اگه بودجه مملکت رو حساب کنید براحتی میتوان تمام کشور رو به تجهیزات ایمنی و امداد رسانی مجهز کرد. ولی افسوس....

سلام
افسوس

پرنده ی گولو یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ق.ظ http://thegooloobird.blogfa.com/

خیلی کم پیدا شده ای اتش نشان.
همین روزاست از دستت خودمون رو بندازیم توی چاه

سلام
یه خورده درگیرم
واسه چی از دست من؟

ya rab یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ


تشکر تشکر

سلام
خواهش میکنم

fireman (ه) یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:56 ب.ظ

سلام خوبی فرشته نجاتگر؟؟ یه مدتیه که برامون پیام ایمنی نمیاد.....کم کم داره ضریب ایمنیمون میاد پایین ها.... گفته باشم...!
ضمنا الحق که هارنست فوق العاده قشنگیه....ما که ازین تجهیزاتا نداریم ...ما با همون هارنست های هندی سر میکنیم .... ولی شما که دارین ایشالا خیرشو ببینید....ما که بخیل نیستیم

سلام
ممنونم
تو این مدت واسه انتخابات پنل یه جورایی غیر فعال بوده
چشاتون قشنگ میبینه
هارنس هندی باز چه مدلشه؟
استاندارده؟

الی... یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ب.ظ http://57degreeeast.persianblog.ir/

سلام. خوبین؟؟؟
چه چیزا (تشکر بخاطر وقت..) من میخواستم یکی بسازم وقتی خواننده میره بیرون بنویسم (بودی حالا چایی دوم رو هم میزدی) اما نتونستم... تو این چیزا ضعیفم.. میبینی اتش نشان وبلاگم حتا عکسم نداره...

در مورد پست هم میگفتید : سلام مردم . خوبین؟ خوبم.

سلام
بسازین جالب میشه

غزل یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ب.ظ

سلاااااااااام. از ساعت 7 تا الان یک سره داشتم خاطراتتونو می خوندم. تازه اینجا رو کشف کردم. اصلا فکر نمی کردم آتشنشانا این همه کار بکنن. مسخره نکنیناااااااااا ولی فکر می کردم فقط آتیش خاموش می کنین . در ضمن همشهری هم هستیمااااااا ولی خدا رو شکر سر و کارم تا به حال به آتشنشانا نیوفتاده
به همه همکاراتون خدا قوت (!) بگید....
بای

سلام
خوبین شما؟
واسه چی مسخره کنم
باید بهسازمان آتش نشانی خندید که خودشو خوب معرفی نکرده به مردم
موفق باشین

fireman(ه) دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ق.ظ

بله آبتین جان استاندارده.ازین که میگم هندی واسه اینه که کشور سازندش هنده و مطمئن هستم که شماهم تا همین چند وقت پیش از همینا استفاده می کردین.همون که جنسش از تسمه آبی و زرده دیگه!!!! ای خدا دهنم کف کرد بس که توضیح دادم....

سلام
خوبین شما؟
میشه بگین از کجا متوجه میشین که استاندارده؟
من تا الان هیچ وقت ازین هارنس ها استفاده نکردم و نمی کنم
آخه هندی ها هم خودشون نمی پوشن
میشه تصویرشو واسم بفرستین تا رو وبلاگم ثبتش کنم تا ملت ازیننوع هارنس ها استفاده نکنن.

fireman (ه) دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ

بابا سخت نگیر ابتین . من خودم همین چند روز پیش با همین هارنس رفتم چاه. هرچند که تسمش یکم پارو اذیت میکنه اما در کل خوب بود. راضی بودم.

سلام
میترسم جونتو بگیره
خدایی ناکرده

ابوالفضل سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:51 ق.ظ http://www.mardankhatar.blogsky.com

دختری 15 ساله ، نوزادی 1 ساله به بغل داشت...

((مردم)) زیرلب بهش میگفتن فاحشه!

اما هیچ کس نمیدونست که این دختر در 13 سالگی ازدواج کرده بود ...!



پسری 23 ساله رو ((مردم)) "تنبل چاقالو" صداش میکردن...

اما هیچ کس نمیدونست پسر بخاطر بیماریشه که اضافه وزن داره...!



((مردم)) زنی 40 ساله رو "سنگدل" خطاب میکردن ، چون هیچ وقت روزا خونه نبود تا با بچه هاش بازی کنه و به کارهاشون برسه ، !!

اما هیچ کس نمیدونست زن بیوه ست ، و برای پر کردن شکم بچه هاش باید سخت کار کنه!



مردی 57 ساله رو ((مردم)) "بی ریخت" صدا میکردن ،

اما هیچ کس نمیدونست که مرد زیبایی صورتش را در راه حفظ وطنش فدا کرده !



و هرروز مردم و من و تو به غلط قضاوت می کنیم...!

موافقین؟

موافقم تربچه
چی شد؟ اشتباه قضاوت کردم؟

ب.پ.خ سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ب.ظ http://bpkh.blogfa.com

برادر منم آتش نشانه. من فقط هر بار که سر پل پارک وی چشمم به عکس آتش نشان های شهید میفته، بغضم میگیره.
کار شما خیلی سخته. با جونتون بازی میکنین. مواظب خودت باش عزیز.

نگارنده چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ب.ظ http://30youngwoman.blogsky.com/

خدا همه رو شفا بده .. شما رو هم طول عمر و سلامتی

سلام
ممنونم
همچنین

Ladan چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:23 ب.ظ http://16teen.blogfa.com

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
اولا که کار شما درسته D:
دوما که عجب پسرییییییی بوده بیچاره باباش D:

سلام
لطف دارین شما.
دخترا هم ازین کارا میکنن

بهنوش پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:41 ب.ظ http://saeqeh.blogfa.com

واقعنی به خاطردعوا باباش این کارو کرده بود؟عجب کله خرابی!

واقعااااااااااااااااا
سلام

دااااش ممد جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:05 ب.ظ

سلااااااااااااااااااام
شما لطف داری تازه تهش یادت افتاد حال مارم بپرسی؟!!!!! باز جای شکرش باقی که بالاخره یادت افتاد.
والا فکر کنم تو کله بعضیا به جای مغز گچه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیگه نمیدونم چی بگم.............

حال شما خوبه؟
سلام
تو سر همه مغزه عزیزم
توهین نداشتیم

فرانک شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:17 ق.ظ http://roozendegi.blogsky.com

زنده باد
شغل بی نظیری دارید
عین واژه فداکاریست
در پناه خدا

سلام
محبت دارین شما
سپاس

◦●◦NeDa ◦●◦ شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:29 ب.ظ http://gnat.blogfa.com/




a$$……………s$
…………f$$$’…………s$$
…………s$$$³´…….,..s$$³
……….h$$$$³…….s$’…$$³
………i$$$$$…….s$³….³$
…..$…n$$$$$s…..s$³…..³,
….s$…’³$$$$$$@…$$$
….$$….³$$$$$$۴…³$$s
…³$…..³$$$$$$$u..s$$$….s´
…`$$…..³$$$$$$$.$$$$…s³
….³$$s….³$$$$$$s$$$³..s$’
…..³$$s….$$$$$s$$$$’..s$$
..`s…$$$$…s$$$$$$$$³..s$$³..s
…$$.s$$$$..s$$$$$$$$$$$$$$³..s$
.s$.s$$$$s$$$$$$$$$$$$$$$$.s$$
..s$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$³
.s$$$ssss$$$$$$$$$$$$$ssss$$$$$´
$$s§§§§§§§§§s$$$$$$s§§§§§§§§§s$,
³§§§§§§§§§§§§§§s$s§§§§§§§§§§§§§s
³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§
..§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
…³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
…..³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
…….³§§§§§§§§§§§§§§§§§§§§³
………..³§§§§§§§§§§§§§§§³
…………..³§§§§§§§§§§§³
……………….³§§§§§³
………………….³§³

چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد

قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام خوبی عزیزم؟
وایی خدای من بعضیا چه کارار که نمی کنن!!!!!!! آدم عاقل با بابات دعوات شده خودتو میندازی توی چاه!!!!!!!!!!!!!!!!!
یه ساختمان ۵ طبقه ، بی رفت و برگشت مردی !!!!
مشاوره برای خودکشی خواستین بدید بگید من هستم

امیدوارم همیشه سالم و سلامت و خوشحال باشی آقا آبتین

سلام
ممنونم
مشاوره میفرستم پیشتون

سحرجاویدی +منصوره شفیعی دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ http://khyrkhah.blogfa.com

arman چهارشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ق.ظ

سلام. وووووووووووااااااااااییییییییییی کاش اسم روستاشو میگفتی کنجکاو شدم .راستی این ندا چقد خنکه .

سلام
روستا نبوده عزیزم
تو شهر این اتفاق افتاده بود
-----------------------
بی احترامی نداشتیم

هلیا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:07 ب.ظ

چقدر شغل خوبی داری...عالیه، دوست میدارم

لطف دارین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد