بهش می فهمونم بیا برگه هامون رو عوض کنیم تا من بجاش جواب بدم


سلام خوبین شما؟

اگه تو نوشته هام غلطی غلوطی دیدین عذرخواهم

چون: عادت دارم غلط غلوط ثبت کنم

و اینکه یه کوچوله از دست اموزش دانشگاه دلخورم  یه کوچولو


منتظرم تا برگه سوالات رو بیارن (تاریخ تحلیلی صدر اسلام)

این ترم خدا بداد دوستانی برسه که تو فاز تقلبن

برگه رو میذارن جلوم

اوو فقط 3  4 تا سوال تشریحی

جالبه تاریخ و سوال تستی

سوالات رو کمتر از 30 دقیقه جواب میدم

میرسم به 2 تا سوال اخر تشریحی بود

یه نیگاه به سمت راستم میندارم

کناریم امتحان زبان تخصصی داشت

نفر جلویی و پشت سریم هم امتحان فیزیک

خنده داره بخدا این مدل چیدمان صندلی

البته واسه من که تقلب نمی کنم خنده داره ها

بیخیال

نفر سمت راسیم که امتحان زبان داشت

برگش سفیده سفیده

هیچی ننوشته

یه نگاه به چهرش میندام

مثبت میزنه

چشامو زوم میکنم رو برگش

سادسا

بهش اشاره می کنم

با حرکت چشاش میپرسه چی شده؟

بهش می فهمونم بیا برگه هامون رو عوض کنیم تا من بجاش جواب بدم

از خدا خواسته قبول می کنه

میریم واسه تعویض برگه

تا برگه رو عوض می کنیم مراقب از بیرون کلاس مشکوک میشه

میاد جلو

میره پیش طرف ازش می پرسه:

امتحان تاریخ داری شما؟

بله تاریخ دارم

مراقب:برگه ورود به جلسه؟

ندارم همرام نیس


می چرخه سمت من

شما اقا برگه ورود به جلسه

آبتین:همرام نیس

مراقب برگه هامون رو میگیره میگه برگه هاتون رو عوض کردین

بنده خدا پسره میگفت نه اقا تقلبه چی؟

این برگه تاریخه این یکی هم  که زبان تخصصیه

خلاصه برگه هامون رو تحویل رئیس بزرگ که پشت میز نشسته میدم

این خانم هر موقع من دیدمش اخم عصبی  پر از موج منفی و خلاصه ترسناک

برگه هامون رو میدن به ایشون

برگه ها رو نگاه میکنه میگه:

این برگه تاریخه  این زبانه

تقلب کردن؟

جلو خندمو نگه داشتم

با همون چهره عصبانی و اخمو گفت: اسمشون رو ثت کنین

میفرستیم مرکز ساری


مراقبی که برگه هامون رو گرفته بود اومد

گفت: فک نکنین من نمی فهمم

من گفتم: آقا حرفه شما درست

این برگه دوسمون که زبان داره رو بهش بدین

گناه داره من واسش هیچی ننوشتم

بذارین بره  منم برگمو نمیخوام

(من فقط 2 تا سوال اخر رو جواب نداده بودم)

رفتم پیش خانم اخموی برگمو گرفتم و رو گزینه های جواب یه دایره کشیدم

خانمه گفت این داره چی کار میکنه:

گفتم من جواب دادم فقط دارم جوابارو واسه استاد مشخص می کنم

اومدم بیرون

امروز  رفتم پیگیری کنم ببینم یه موقع خانم اخموی واقعا برگمو ثبت نکرده باشه و برگه ای که ما جواب دادیم رو ندن استاد واسه تصحیح و درسمون حذف شه

وارد آموزش میشم

سلام می کنم

خب کسی جواب نمیده

بیخیال

از بوی غذای سوخته ای که تو سالن پیچیده میشه  فهمید که واسه چی جوابمو ندادن

میرم سمت خانم ب که  فرم دفاعیه پر کنم

جریانو واسشون تعریف می کنم

ایشون هم با اخم 2 تا فرم میدن

میگن این فرم ها رو پر کنین

تو فکر بودم که دوباره گفتن

واسه چی ایستادی  پر نمی کنی

خلاصه برگه اول رو (دفاعیه) پر کردم و کل ماجرا رو توش ثبت کردم

بد گفتم شما اگه می خواین تقلب بگیرین از بچه ها

باید از همه بگیرین

یه خانمه گفت: ببخشین آقا ما این همه وقت میذاریم واسه اینکه تقلبای شما رو بگیریم

تو چشاش نگاه کردمو گفتم: 27 سالمه و تو این 27 سال یه بار تقلب نکردم خانم

اکثر دانشجویای این دانشگاه

همه نگرانن که بعد از دانشگاه چی کار کن

آخه هیچی یاد ندارن

همه کادر اموزشی اینجا انگار با دانشجو دعوا دارم

یه جوری میان سر جلسه که دانشجو هر چی خونده فراموش می کنه

همه موج منفی

من خودم تو  سیستم اموزشی ام

ما که اینجوری برخورد نمی کنیم

خانمه گفت با خنده ای مملو از تمسخر گفت: موفق باشین اقا

خودمو کنترل کردم و جلو جمع هیچی نگفتم

انشاالله که خداوند جواب اعمالمون رو تو همین دنیا بده

چون اون دنیا خیلی کارمون سخت میشه خیلی


فرم و تکمیل می کنم  و از خانم ب تشکر می کنم و میام بیرون


----------------------------------

می گفتن که اگه ببینن هرکی تقلب میکنه برگشو میگیرن

اما من خودم بارها و بارها دیدم هیچ کاری نکردن

مثلا امتحان دیروزم

یه نفر 4 صفحه جواب نوشت واسه استاد

از رو موبایش از رو برگه کفه دستش

مراقب میدونس اما چیزی نمیگفت

بهشون گفتم با اینکارتون حقه منی که هیچ وقت تقلب نمیکنم رو ضایع می کنین



نظرات 23 + ارسال نظر
نگارنده چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:02 ب.ظ http://30youngwoman.blogsky.com/

خب راستش من خودم خیلی تقلب می کردم واسههمین حرف خاصی نمی تونم بزنم ... برای دروس عمومی و حفظی که فسفر سوزوندن مسخره است

وی شما از آموزشتون ناراحت نشید ... مراقب ها متفاوت اند ..آموزش هم نمی تونه دونه دونه آدم ها رو چک کنه .. تعهد در کاری که انجام میدیم یه امر شخصیه. اون مراقبه رو به آموزشتون معرفی کنید.

سلام
واسه مراقبا باید یه لیست آماده کنم بد معرفیشون کنم
بی خیال

[ بدون نام ] چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:21 ب.ظ

بی خیال آبتین با این مازندرانی ها دهن به دهن نشو !!! باهاشون برخورد داشتم ادم نستن!!!

آدم خوب و بد همه جا هستا

مرتضی عصاری چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:23 ب.ظ http://www.mory24.blogfa.com

سلام آبتین جان
خوبی ؟؟
نبینم دلگیر باشی مهربون
اون صداقتت و عطوفتت تو حلقم

سلام مرتضی جونی
خوبی؟
مرتضی میتونی نفس بکشی
نگرنت شدم با اون دعای آخر کاری
دوست دارم

پرنده ی گولو چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:47 ب.ظ http://thegooloobird.blogfa.com/


سلام
خوبی آبتین؟
چه خوب که باز نوشتی
دلم برای نوشته هات تنگ شده
منم درگیر کار بوده ام این چند وقت
از امتحانا نگو که میدونم ساکنین اون دانشگاه عزیز چه موجوداتی هستن
ای بابا

سلام گلو
می نویسیم دیگه
سرمون داره خلوت میشه
ساکنین چه خبر؟

امدادگر چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:51 ب.ظ

سلام،تو دنیا هیچ لذتی بالاتر از تقلب نیست!!!مخصوصا وقتی که برگه ها رو عوض میکنیم!!!!

دوس ندارم الان تقلب کنم روز دیگه مثل الاغه مهربون تو گل بمونم

دختر نارنج و ترنج چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:02 ب.ظ http://toranjbanoo.com

سلام آبتین عزیز
خوبی؟
آخ آخ پس تو هم مثل من درگیر امتحانایی.....
بی خیال... اینا دقیقا مثل گ ش ت ا ر ش ا د فقط اونایی رو می گیرن که هیچ کاری نمی کنن!!!! بی گناه ترین ها رو...
مسخره ست.. حالا یعنی قراره باهات چیکار کنن؟ ممکنه درسو برات حذف کنن؟؟؟....

سلام بانو ترنج
حذفم کنن
مگه می تونن
خدا شاهد اگه این کارو بکنن یه گزارش با قلمی رسا و خوش به جناب فرزانه
بد خودشون رو از دانشگاه حذف میکنن
در ضمن من همیشه با مدرک حرف میزنما
نامه ای همراه مدرک چه شود

کوهدخت چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:08 ب.ظ http://koohdokht.blogfa.com

نه کار بلد نیستین!!!! همیشه شاگرد اول بودم اما راهنمایی رو لج و لجبازی با معلما و شیطنت کارم شده بود تقلب.
اما ار دبیرستان به بعد خدایی هیچ وقت تقلب نگرفتم اما تا اونجا که در توانم بود رسوندم.تازه یه بار جا یکی از دوستانم که باباش وسط امتحانات فوت کرد هم 2 بار رفتم سر جلسه و براش نمره پاسی رو آوردم.یه بارش با هماهنگی استاد درس بود و یکی دیگه درس عمومی بود که خدا رحم کرد و لو نرفتم.
اما انگار همه جا ایران مامورای آموزش با دانشجو پدر کشتگی دارن و یشتر از استاد براش قیافه می گیرن!!!

سلام
آفرین استادی ها
آموزش ما که تا وارد میشی همه اخ میکنن
مخصوصا اون خانم آخریه
بابا اخمو اخمتو باز کن

علی چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:02 ب.ظ http://iranclimbing.com

آبتین اگه من به جای تو بودم بیرون دانشگاه جلوی این زنه رو میگرفتم وبراش شاخ شونه میکشیدم , همیشه سعی کن حقتو از حلقوم آدمای عوضی بکشی بیرون

سلام
تو آموزش دانشگاه ما خانم زیاده
جلو کدومشون رو بگیرم؟

ناشناس:-) چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ

سلام.
خانم ب=خانم باقری
خانم اخمو=خانم رحمانی
خانمی که نیشخند زد تو آموزش=خانم اسلامی یا خانم ناصری
آخ جون اخراجت میکنن

سلام ناشناس جان
جان ناشناس قرار نبود لو بدی ملتو
میذاشتی مثل خودت ناشناس می موندن جانه قربان
بخدا اگه بدونم کیه قبل از اینکه اخراجم کنن
می کشمت

فائزه چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:34 ب.ظ http://like-u.blogfa.com

این چیزا که دیگه عادی شده!
انگار دانشجو کارگرِ دانشگاست!با دانشجو با کمالِ بی لطفی برخورد میشه متاسفانه

فکر می کنن کار دانشجو پیششون گیره
به دانشجو از تمام زوایا نگاه می کنن الا از زاویه دانشجو بودن

داش مهدی چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:42 ب.ظ

سلللللللللللللللام بر آتین جون درسخون و مهربون
امیدوارم نتایج امتحانات خوب بوده باشه.
یه آهنگ ملایم و زیبا از سریال قدیمی در برابر باد رو در لینک زیر قرار دادم. خیلی دلنشینه
http://s3.picofile.com/file/7421150535/0303.mp3

سلام با مرام
ممنونم لوتی

داااااش ممد پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 04:31 ق.ظ

آخیییییییییییییی دلم کباب شد.
بچه جون هنو یاد نگرفتی نصیحت های من پیر مرد رو گوش کنی ها، آخه من چی بگم به تو، الهی قربون اون دل کوچیک آتش نشانت برم که انقدر مهربونی ولی پسر مهربونی هم راهی داره، بعضی وقت ها مهربونی اگه به جا نباشه همه چی رو خراب می کنه ولی اشکال نداره، خدا هم می دونه که تو اون دل کوچولوی تو هیچی نیست و فقط می خواستی به اون پسر کمک کنی، همه چی رو بسپر به خودش و اطمینان داشته باش که به بهترین شکل پیش میره
راستی من عاشق آدمایی هستم که وجود گرمشون بفیه رو شارژ می کنه نه دشارژ، آدم باید انرژی از سر و کولش بریزه مثل این:

شارژ دوس دارم

ح.ج.ت پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 05:13 ق.ظ

کاملا درکت میکنم
یه بنده خدای تو دانشگاه ما بود سر همین قضیه کلی اذیتش کردن اینم برا جبران پلاک ماشینشو مخدوش کرد بعد جفت آینه بغلای ماشین رئیس آموزشو آورد پایین گفتم یه راه حل بهت گفته باشم
البته بازم بلدما منتها با این کار آسیبی بهش نمیرسه

رو ماشینش با روغن ترمز می نویسم
I LOVE U
خوبه؟

fireman(ه) پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:49 ق.ظ

سلام اقا ابتین. خواستم بهت بگم خوب کاری کردی که خواستی به بغل دستیت کمک کنی منم جای شما بودم مطمئنا همین کارو می کردم که با افتخارمیگم که بارها م این کارو کردم و حتی نزدیک بود مثل ما گیر بیوفتم اما به خیر گذشت. . میدونی خوشم میاد همه جا روحیه نجاتگریتو داری و اونجا هم میواستی طرف رو نجات بدی که نذاشتن...الان هم اصلا غم به دلت راه نده حتی اگه اون نامردا امتحانتو حذف کنن..... اما من برات دعا می کنم که این اتفاق برات نیفته.

سلام فایر من
ممنونم

آستین خالی پنج‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://www.shahide313.blogfa.com

سلام
امتحان اندیشه2 که داشتیم بچه ها می خواستن تقلب کنن استاد شاد و خرم اومد زد تو برجکمون گفت برای آرامش بیشتر شما سوال ها رو جابجا کردیم!

سلام
عجب ارامشی
خوشبحالتون

[ بدون نام ] جمعه 9 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:52 ق.ظ

بابا اتشنشان شما که بلد نیستی تقلب کنی چرا تقلب می کنی که ضایع بازی کنی و همه چی بدتر شه
باید ماهر باشی اتشنشان . من درس خودمو که پاس می کردم دو نفر دیگه رو هم با خودم پاس می کردم
ولی همیشه تقلب می رسوندم . هیچکی به من تقلب نمی رسوند چون سطح درسی همه دوستام از من پایین تر بودم و من بیشتر بلد بودم و به جواب های اونا اعتماد نداشتم

باریکلا استاد

نسرین شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:37 ب.ظ

سلام دانشگاه شما دقیقا سر کوچه ماقرار دارددوست یکی از دوستانم هم اونجا کارمنده چند روز قبل دوستم زنگ زده بود با همین دوستش کار داشت می گفت الان سر جلسه به عنوان مراقب هستم و نمیدونی چه تقلبهایی که از بچه ها نمیگیرم هیچی از دستم در نمیره چون خودمون این کاره بودیم الان که این مطلب شما رو خوندم فکر کردم نه که اون لحظه اومده بود سر وقت شما !راستی با این فرم دفاعیه ای که پر کردی اگر ثبت نکرده باشن خب گزک به دستشون دادی به هر حال خواستیم بگیم ما اشنا داریم

سلام
ممنونم
با خدا باش و پادشاهی کن

غزل شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:26 ب.ظ

1- اگه من جای شما بودم نمی تونستم جلوی خودمو بگیرم و 4 تا حرف نثارش می کردم
2- در مورد تقلب هم....... اگه موقعیتش پیش بیاد چرا که نه؟!!!! ولی عرضشو ندارم...... (البته من در حد یکی دو نمره تقلب می کنم.... نه به صورت کلی)
3- من موندم این پسرای کلاسمون چه جوری تقلب می کنن؟!!!! طرف بعد امتحان خیلی ریلکس میگه مثلا 10 نمره (!) تقلب کرده و پاس میشه!!!! در کنار اینا هستن بدبختایی که خودشون 9 نمره بلدن مینویسن ولی.......
4- امتحانای من که تموم شد...... دل همه بسوزه
5- خدا نگهدار

سلام
نثار 4 تا حرف
زشته باید آدم تحملشو ببره باره صبر داشته باشه
ولی اگه کسی اونجا نبود 100 تا حرف نثارش میکردم
ایشاالله همشو 20 بشی
تاریخ 16 شدی

غزل شنبه 10 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 07:28 ب.ظ

راستی از تاریخ نگین که دلم خوووووووووونه
16 شذم

شما صورتت هم پره خونه

وفا پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:19 ب.ظ http://www.memorynote7290.blogfa.com

سلام.

اه اه این آموزشیا من نمیدونم چرا اخه این شکلین؟از ادم ارث باباشونو میخوان


ی فیگوری میگیرن اگه جای ملکه انگلیس باشن چکار میکنن؟

علیک سلام
آره بخدا چرا اینجورین اینا
اه

سیما جمعه 23 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 12:54 ب.ظ http://www.laleye-tabdar.blogfa.com

سلام
من واقعا موندم چرا کارمندای دانشگاه این مدلی هستن ؟؟؟ انگار دارن کاری خارج از وظیفه واسه دانشجوها انجام می دن ...
من تو یکی از دانشگاهای تهران ارشد می خونم ... از بد اخلاقی و بی حوصلگی و رفتار بد کارمندای بخشای اداری با دانشجو ها هر چی بگم کم گفتم ... نمونه اش اینکه یه بار زنگ زدم به امور مالی یه سوال داشتم خانم بد اخلاقه گوشی رو برداشت من گفتم : سلام روزتون به خیر یه سوال داشتم .... خانمه بدون اینکه جواب سلام بده گفت : اینارو که نگی کارت زودتر راه می افته .. چیکار داری ؟؟؟!!!! خدایااااااااااااااااااااااااا

سلام
خودکار تو چشش می کدی حالش جا بیاد
بدخودکارو می چرخوندی
مثل عروسککوکی ها تا 1 ساعت بهتون سلام می کرد
امتحان کنین جواب میده

سونیا شنبه 24 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:04 ق.ظ http://soniarock.blogfa.com

به به!
چه شانسی!بیاوخوبی کن!
تقلب تخصص میخواد
تا قبل دانشگاه میدونستم تقلبی چیه! حل بود همه چی! از وقتی تو پیام زور کوفتی هستم نمیدونم تقلبی با چه غ هست!
درسای علمی کاربردی هم که نیاز به تقلبی نیست!
اما در کل تقلی شیرینه!البته اگه گندش بالا نیاد!

mighat313 شنبه 31 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:07 ب.ظ

باسلام
اولین باریه که وبلاگ تونو می خونم ؛ صادقانه می گم نوشته تون خیلی طولانی بود و فکر کنم یه خورده نیاز به یه ویرایش اساسی داره
در کل خوبه ، نکات ایمنی ، امداد و نجات و خاطرات تو نو خوب می نویسید.
راستی منم دارم یه وبلاگ آماده می کنم تموم که شد اگه موافق باشید وبلاگ شما لینک میشه
در پناه خداوند موفق باشید. . .

سلام
خوبی؟
بله طولانی مینویسم
آخه قراره کتاب شه
قبل از چاپ ویرایشش می کنم
آدرس یادت نره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد