به نظر شما من دیووونم

  


سلام

خوبین؟

  

دیروز حدود ساعت 12 اعلام میکنن که خانمی تو خونه محبوس شده

به اتفاق قاسم و حسن به محل اعزام میشیم

جلوی در 2 تا نوجوون رو میبینم که با دوچرخه ایستادن

میرم جلو

سلام

شماتماس گرفته بودین؟

بله آقا یه خانم تو این خونه گیر کرده در باز نمیشه

میرم سمت ماشین و نردبون رو به کمک حسن میذارم لب دیوار

یا الله میگم خیلی آروم میرم بالا

دسمو از لبه دیوار میگیرم

خیلی آروم تو حیاط رونگاه می کنم

یه پیرزن رو میبینم

بنده خدا تا منو میبینه میاد جلو

صدای برخورد عصای دسش با موزائیک های کف حیاط هنو تو گوشمه

سرمو بالاتر که  میبرم که دختر 7   8  ساله رو میبینم که کنار مادرش ایستاده

سلام میکنم و میگم:

مشکلی پیش اومده خانم

جواب میده: نه آقا این خانم(منظورش پیرزنه بود)حالش خوب نیس

واسه همین درو روش قفل میکنیم

ابروهامو بالا میندازمو میگم: باشه

تا میخوام بیام پایین

پیرزنه داد میزنه:

اهای  آقا   اااااااقا با شمام

جواب میدم: بله مادر جان

بهم میگه:بنظر شما من مریضم؟

من دیوونم که اینا در رو رو من قفل میکنم؟

جواب دادم:خدا نکنه

رو به خانمه کردم گفتم:

بی بی رو یه بیرونی ببرین 

ببرینش گردش

خانمه جواب داد: هیچی نیس آقا شما برین

مریضه

-----------------------------

خدایی ایننوع رفتار کردن با کهنسالان

با بزرگترامون اصلا خوب نیس

یه جورایی انگار به من بی احترامی شدهبود


نظرات 14 + ارسال نظر
ناهید کوچولووو یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:30 ب.ظ

بیچاره پیرزنه !!

غزل یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:37 ب.ظ

اینجور آدما خودشون مریضن! با عرض معذرت خودشون دیوونن! اعصابم خورد شد...... به خدا این رسمش نیس باهاشون اینجوری رفتار کنن! نمیترسه همون دختر 7 8 ساله یاد بگیره همین رفتارو باهاش بکنه؟ عجب آدمایی پیدا میشن......... مثلا بیماریش چی بوده؟ آلزایمر؟ مامان بزرگ منم آلزایمر داره........ به خدا همه احترام میذاریم بهشون....... هرچی میگن میگیم چشم! حتی 100 بار هم یه سوالو بپرسن ازمون، بازم سعی میکنیم هر دفعه جوابشونو بدیم.......
چه جوری دلشون میاد پیرزنو حبس کنن تو خونه......

فقط من! دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:44 ب.ظ http://jostejoogar2011.persianblog.ir/

سلام
بازم پسورد اینجا رو فراموش کرده بودین؟
........
واقعا اون بنده خدا رو زندانی کرده بودن؟ قانون اینطور مواقع هیچ حمایتی نمیکنه از این افراد؟
البته نگهداریشون فوق العاده مشکله...

سلام فقط من
موافقم

zizi سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:24 ب.ظ http://ma2ta200.blogfa.com/

بی شوووووووووووووووووورا
ییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
امیدوارم بچش بدترشو سرش بیاره
خوبی؟

ممنونم
تو خوبی؟

آتش نشان بی نشان(فرشته های نجات) چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:09 ق.ظ http://ghoghnoos-125.blogfa.com

امان از این قدرنشناسی ها، همیشه روزی میرسه که با خودمون میگیم چقدر زود دیر شد!

آتش نشان بی نشان(فرشته های نجات) چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:11 ق.ظ http://ghoghnoos-125.blogfa.com

سلام احوال شما؟
خیلی ممنون از لطفتون هرچند قبل از ما هم بودند وبلاگ هایی که توسط بانوان اداره میشدن اما کم
ما هم خوشحالیم از اینکه هستند کسانی مثل شما که به دیده مثبت به خانمهای مشغول تو این زمینه نگاه می کنن
خواهش میکنم خوشحال میشیم اما چون در حال حاضر وبلاگ کارای عمده ای برای تغییرات داره متاسفانه هنوز نمیتونیم شما رو در جریان جزئیات وب بذاریم
در آینده ای نزدیک با محتویات وب و فعالیتهامون آشنا میشید به امید خدا
موید باشید

آتش نشان بی نشان(فرشته های نجات) چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 ق.ظ http://ghoghnoos-125.blogfa.com

راستی با مطلب جدید ما همراه باشید

homa چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:09 ب.ظ http://myyydayyy.blogfa.com

پدربزرگم به تازگی آلزایمر گرفته و خب شبیه بچه ها رفتار می کنه!مثل بچه ها بهانه گیری میکنه.خودشو قایم می کنه.
بابام براش شکلات برده بود خواهش می کرد بازم بهس سکلات بده ولی براش خوب نبود.بالحن بچگانه شکلاتارو ازش پنهان می کنند ولی اون هنوزم مثل بچه ها غر می زد.
به هر حال اگه کسی مطلع نباشه فکر می کنه بابام با پدربزرگم بد رفتار می کنه
یک طرفه نمیشه به قاضی رفت.

سلام
ایشاالله خوب شن

lili پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:43 ب.ظ

سلام.خیلی وقت بود خاطره نذاشته بودی...
شاید این طرز رفتار درست نباشه...اما فکر کن درو باز بذارن و پیرزنه بره و گم بشه...کلی باید بدبختی بکشن تا پیداش کنن.
تازه ما که نمیدونیم این خانواده ها چقدر خودشون مشکل دارند،حالا یه فرد پیر هم هست که همش باید مواظبش باشن.
شاید ما هم اگه جای اونها بودیم همین کار رو میکردیم...هان؟
..
راستی به نظرت من دیوونم وقتی صد سال یه بار آپ میکنی هر روز میام سر میزنم؟؟؟

سلام
شما دیونه نیسی
شما محبت دارین و یه کوچولو عصبی :)

Armin پنج‌شنبه 31 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:40 ب.ظ

بنده خدا رو محبوس کردن

بله

سعید یکشنبه 3 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:03 ب.ظ

سلام
اولش فکر کردم که یه اتفاق خفن افتاده،ولی بعدش که فهمیدم ماجرا چی بوده واقعا تاسف خوردم

سهیلا دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:32 ب.ظ http://nanehadi.blogfa.com

شما از دور میبینی .اگه بره گم شه . ماشین بهش بزنه . میدونی فامیلش چه عذابی باید بکشن

سلام
بله از این زاویه دیدنهم جالبه
ممنونم

حراف دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ب.ظ http://drharraf.blogsky.com

تو مرا دیوانه خوانی ای فلان لیک من عاقلترم از عاقلان
گر که هر عاقل چو من دیوانه بود در جهان بس عاقل و فرزانه بود

جان؟

محمد چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:31 ق.ظ

سلام
خیلی مطلب قشنگی بود
ولی چه میشه کرد دیگه این حرفا تاثیری رو کسی نداره
شاید با خوندن این مطلب تحت تاثیر قرار بگیرند ولی بازم به کاره خودشون ادامه میدن.
قبلا وبلاگت بروزتر بود
البته سرت شلوغ شده ولی اگه میتونی بشتر وقت بذار.
تشکر

لطف داری محمد جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد